
این فیلم فرآورده مشترک سینمای جمهوری اسلامی ایران و بالیوود است , سونو نیگام و آرجیت سینگ خواننده ۲ موزیک از ۶ آهنگ این فیلم میباشند بخشهایی از این فیلم در سرزمین هند انجام شده است
راجعبه دختر ابلیس نوشتن و انتقاد و آنالیز کردن آن عمل هر کسی نیست ; فیلم آنقدر سخیف و بیارزش است که نمیدانی می بایست از کجا آغاز به اعلام کردن ایراداتش کنی و تا کجا ادامه دهی . فیلم قربان محمدپور پس از درود بمبئی , توشه دیگر هندوستان را لوکیشن حساس خویش قرار داده و یکسری قدم که چه پهنا کنم , یکسری فرسنگ عقبتر از درود بمبئی قرار گرفته است .
حمید فرخ نژاد , کدیگر نمیتوان اورا هنرپیشه فیلمهای عالی دانست به دلیل آنکه در سالهای اخیر و کارنامه هنری یکی دو ساله جدیدش مشخص و معلوم کرده که بخاطر حقوق و همینطور هجرت به دیار فرنگ هر فیلمی را بازی می کند , نقش حیاتی فیلم دختر ابلیس را بر عهده دارااست . فرخنژاد در قالب یک اهل ایران قالتاق و باذکاوت که در هندوستان معاش می کند فرو رفته , این فرد جنسهای فاسد و فرسوده چینی و هندی را خریده و به همگی جا صادر و از این طرز تامین زندگی می نماید .
بررسی فیلم دختر شیطانفرخنژاد در فیلمهای مانند همین دختر ابلیس و یا این که سامورایی در برلین و تگزاس و… یک گونه نقش آفرینی داراست که می توانم از آن تحت عنوان هیچ هنری عرضه نکردن یاد کنم . وی درین فیلمها , عملا بازیگری نمی کند و زحمت نمیکشد که توان بازیگریاش ( که پیشتر آن را اثبات کرده ) را به صورت بکشد . در فیلم دختر ابلیس هم تصمیم میگیرد فقط جلوی دوربین ظواهر شود و عمل خاصی نکند به غیر از آنکه نقشش را مطابق فیلم نوشت ایفا نماید ; البته کدام فیلمنامه؟
قصه فیلم روایتگر اهل ایران کلاهبرداری است که در هند با دختر فرد ابلیس روبرو میگردد , دختری که از شغل های پدرش به ستوه آمده و می خواهد یک دختر عالی شود اما برای این عمل می بایست بر یک بشر بیگناه سجده بزند . قهرمان قصه به خاطر سرشت پلیدش , می تواند با دختر ابلیس کلام نماید و این دختر از وی می خواهد که کمکش نماید تا یک بشر بیگناه پیدا نماید و بر وی سجده زند تا راهش از پدرش , شیطان , جدا شود .
سوژه فیلم دختر ابلیس , سوژه جالبی است . . بگذارید تکلیفتان را روشن کنم , سوژه دختر ابلیس درحد همین دو سه خط بالا جالب است و احتمال دارد خوب تر باشد خودتان دست به فعالیت شده و یک ماجرا , کتاب داستان , فیلم , برنامه خردسالان یا این که هرچیزی که فکر می کنید بر طبق آن بسازید به دلیل آنکه قربانپور و تیمش به طور رسمی سوژه را به ابتذال بی نقص کشانیدهاند .
فیلم گذشته کارگردان یعنی درود بمبئی , توانسته بود عاملی اگرچه معمولی و چندان غیرمنطقی بیاورد تا لوکیشن و روایت را در هندوستان قصه نماید ; ولی این که چرا قصه دختر ابلیس بایستی در هند بگذرد به هیچ عنوان معین نیست . صرفا ادله این دستور میتواند به کار گیری از یک هنرپیشه هندی زیبارو و خوشاندام باشد و بس , چراکه هیچیک از اجزای داستانی نمایش نامه در سرویس حالت و جغرافیای فیلم نیستند . کارگردان نیز برای این که تهیهکننده و تماشاگران را بیشتر از این رمز فعالیت نگذارد , تصمیم می گیرد که در وسط فیلم با گذاشتن یک سکانس رقص و نغمه هندی به طور کامل بیربط به برهه زمانی روستا دقیقه , بگوید که ما هندوستان بودیم! همین یک صحنه رقص و نغمه بیربط مو جود در فیلم هم با کجسلیقگی تشکیلشده و با این که در ظاهر پباده سازی صحنه جالبی را تداعی می کند , ولی با پاره ای نگاه موشکافانه و اعتنا لحاظ میتوان خطاها اکثری در آن یافت که ناشی از بیسلیقگی کارگردان و صد اما فیلمبردار است ; فیلمبرداری که به هیچوجه نتوانسته زیباییهای هندوستان را به تصویر بکشد و فقط در صحنههای تیتراژ آغازین یه خرده تا بخشی هنر به خرج داده است .
فیلمبرداری و پایه گذاری کردن در فیلم دختر ابلیس در یک واژه و کلمه فاجعه تعریف میگردند و نمایشنامه نیز اصولا در هیچ کلامی نمیتواند تعریف شود . معین نیست کارگردان با عامل ها فیلم چهطور برخورد کرده که تمامی فقط پشت و جلوی دوربین قرار گرفتند تا فعالیت به پایان برسد . جلوههای ویژهای که در فیلم به فعالیت رفته عیانترین این داعیه است که همه دستاندرکاران فیلم دختر ابلیس یک اثر سینمایی را سرسری و محض خنده ساختند و امیدوار بودند که اسم فیلم و هنرپیشه فرنگی و هندی بودن فیلم , کارش را بکند و گیشه را بترکاند ; امری که ولی چندان میسر نشده و فیلم خوشبختانه